تجارت با استفاده از پول خود بانک، به جای مشتریان خود
تجارت اختصاصی چیست؟
تجارت اختصاصی (Prop Trading) زمانی اتفاق می افتد که یک بانک یا شرکت سهام، مشتقات، اوراق قرضه، کالاها یا سایر ابزارهای مالی را در حساب خود معامله می کند و از پول خود به جای استفاده از پول مشتریان استفاده می کند. این امر شرکت را قادر می سازد تا سود کامل را از یک تجارت به دست اورد و نه فقط کمیسیونی که از پردازش معاملات برای مشتریان دریافت می کند.
بانک ها و سایر موسسات مالی در این نوع تجارت با هدف کسب سود اضافی شرکت می کنند. چنین شرکت هایی اغلب از نظر اطلاعات بازاری که دارند نسبت به سرمایه گذاران متوسط برتری دارند. مزیت دیگر از داشتن نرم افزار مدل سازی و تجارت پیچیده است.
معامله گران از استراتژی های مختلفی مانند اربیتراژ ادغام، اربیتراژ شاخص، تجارت کلان جهانی و اربیتراژ نوسانات برای به حداکثر رساندن بازده استفاده می کنند. معامله گران اختصاصی به نرم افزارهای پیچیده و استخرهای اطلاعاتی دسترسی دارند تا به انها در تصمیم گیری های مهم کمک کنند.
اگر چه معمولا به عنوان امری خطرناک دیده می شود، تجارت اختصاصی اغلب یکی از سوداورترین عملیات یک بانک تجاری یا سرمایه گذاری است. در طول بحران مالی سال ۲۰۰۸، معامله گران و صندوق های تامینی از جمله شرکت هایی بودند که برای ایجاد بحران مورد بررسی قرار گرفتند. قانون Volcker، که به شدت تجارت اختصاصی را محدود می کند، برای تنظیم نحوه عملکرد معامله گران اختصاصی معرفی شد. یک نگرانی عمده اجتناب از تضاد منافع احتمالی بین شرکت و مشتریان ان بود. سرمایه گذاران فردی از تجارت prop بهره مند نمی شوند زیرا این فعالیت شامل معاملات انجام شده از طرف مشتریان نیست.
مزایای تجارت اختصاصی
یکی از مزایای تجارت اختصاصی افزایش سود است. بر خلاف زمانی که به عنوان یک کارگزار عمل می کند و کمیسیون کسب می کند، شرکت از ۱۰۰٪ از سود حاصل از تجارت پایه برخوردار است. به عنوان یک معامله گر اختصاصی، بانک از حداکثر مزایای تجارت برخوردار است.
یکی دیگر از مزایای تجارت اختصاصی این است که یک شرکت می تواند موجودی اوراق بهادار را برای استفاده در اینده ذخیره کند. اگر شرکت برخی از اوراق بهادار را برای اهداف سوداگرانه خریداری کند، بعدا می تواند انها را به مشتریان خود که می خواهند این اوراق بهادار را خریداری کنند، بفروشد. اوراق بهادار همچنین می تواند به مشتریانی که مایل به فروش کوتاه مدت هستند، قرض داده شود.
شرکت ها می توانند به سرعت از طریق تجارت پایه به نشانگرهای کلیدی بازار تبدیل شوند. برای شرکتی که با انواع خاصی از اوراق بهادار سروکار دارد، می تواند نقدینگی را برای سرمایه گذاران در این اوراق بهادار فراهم کند. یک شرکت می تواند اوراق بهادار را با منابع خود خریداری کند و سپس در اینده به سرمایه گذاران علاقه مند بفروشد. با این حال، اگر یک شرکت اوراق بهادار را به صورت عمده خریداری کند و انها بی ارزش شوند، مجبور خواهد شد زیان های داخلی را جذب کند. شرکت تنها در صورتی سود می کند که قیمت موجودی امنیتی انها افزایش یابد یا دیگران ان را با قیمت بالاتر خریداری کنند.
معامله گران اختصاصی می توانند به تکنولوژی پیشرفته تجارت اختصاصی و سایر نرم افزارهای خودکار دسترسی داشته باشند. پلت فرم های معاملاتی الکترونیکی پیشرفته به انها امکان دسترسی به طیف گسترده ای از بازارها و توانایی خودکار سازی فرایندها و مشارکت در تجارت با فرکانس بالا را می دهد. معامله گران می توانند یک ایده تجاری را توسعه دهند، زنده ماندن ان را ازمایش کنند و دموی را بر روی رایانه های خود اجرا کنند.
در اکثر شرکت های اختصاصی، سیستم عامل های تجاری مورد استفاده منحصرا در خانه هستند و فقط می توانند توسط معامله گران شرکت استفاده شوند. شرکت ها مزایای قابل توجهی از داشتن نرم افزار تجاری به دست می اورند، چیزی که معامله گران خرده فروشی فاقد ان هستند.
صندوق تامینی در مقابل Prop Trading
صندوق های تامینی با استفاده از پول مشتریان خود در بازارهای مالی سرمایه گذاری می کنند. انها برای تولید سود در این سرمایه گذاری ها پرداخت می شوند. معامله گران اختصاصی از پول خود شرکت خود برای سرمایه گذاری در بازارهای مالی استفاده می کنند و ۱۰۰٪ از بازده تولید شده را حفظ می کنند. بر خلاف معامله گران اختصاصی، صندوق های تامینی به مشتریان خود پاسخگو هستند. با این حال، انها همچنین اهداف قانون ولکر هستند که هدف ان محدود کردن میزان ریسکی است که موسسات مالی می توانند انجام دهند.
هدف تجارت اختصاصی تقویت ترازنامه شرکت با سرمایه گذاری در بازارهای مالی است. معامله گران می توانند ریسک بیشتری کنند زیرا انها با وجوه مشتری برخورد نمی کنند. شرکت ها با این باور وارد تجارت اختصاصی می شوند که مزیت رقابتی دارند و به اطلاعات ارزشمندی دسترسی دارند که می تواند به انها کمک کند سود زیادی کسب کنند. معامله گران فقط به شرکت های خود پاسخگو هستند. مشتریان شرکت از بازده به دست امده از طریق تجارت پایه بهره مند نمی شوند.
قانون ولکر در تجارت اختصاصی
قانون ولکر بخشی از قانون اصلاحات وال استریت و حمایت از مصرف کنندگان داد-فرانک است. این پیشنهاد توسط رئیس سابق فدرال رزرو، پل ولکر مطرح شد. هدف این قانون محدود کردن بانک ها از سرمایه گذاری های سوداگرانه خاصی است که به طور مستقیم به نفع سپرده گذاران انها نیست. این قانون پس از بحران مالی جهانی پیشنهاد شد، زمانی که تنظیم کننده های دولتی تعیین کردند که بانک های بزرگ ریسک های سوداگرانه زیادی را انجام می دهند.
ولکر استدلال کرد که بانک های تجاری درگیر در سرمایه گذاری های سوداگری بالا بر ثبات سیستم مالی کلی تاثیر می گذارند. بانک های تجاری که تجارت اختصاصی را انجام می دادند، استفاده از مشتقات را به عنوان راهی برای کاهش ریسک افزایش دادند. با این حال، این اغلب منجر به افزایش خطر در مناطق دیگر می شود.
قانون ولکر بانک ها و موسساتی را که دارای یک بانک هستند از مشارکت در تجارت اختصاصی یا حتی سرمایه گذاری در یا داشتن یک صندوق تامینی یا صندوق سرمایه گذاری خصوصی منع می کند. از نقطه نظر بازار سازی، بانک ها بر راضی نگه داشتن مشتریان تمرکز می کنند و جبران خسارت بر اساس کمیسیون است. با این حال، از نقطه نظر تجاری اختصاصی، مشتری بی ربط است و بانک ها از سود کامل لذت می برند.
جدا کردن هر دو عملکرد به بانک ها کمک می کند تا در انجام فعالیت هایی که به نفع مشتری است و تضاد منافع را محدود می کند، هدفمند باقی بمانند. در پاسخ به قانون ولکر، بانک های بزرگ عملکرد معاملاتی اختصاصی را از فعالیت های اصلی خود جدا کرده اند یا انها را به طور کامل تعطیل کرده اند. تجارت اختصاصی در حال حاضر به عنوان یک سرویس مستقل توسط شرکت های تجاری تخصصی ارائه می شود.
قانون ولکر، مانند قانون داد-فرانک، به طور کلی توسط صنعت مالی نامطلوب است. این به عنوان دخالت غیر ضروری و ضد تولید دولت دیده می شود. به عنوان مثال، همانطور که در بالا ذکر شد، تجارت اختصاصی بانک ها نقدینگی مهمی را برای سرمایه گذاران فراهم می کند. این منبع نقدینگی اکنون از بین رفته است.